لحظه لحظه هاتون شکلاتی
|
آخه من چرا انقدر بی فکرم؟؟؟ بعضی وقتها از دست خودم خیلی حرص میخورم!!!
قضیه اینه که به شوخی به آقای شکلات یه حرف هایی زدم و اونم ناراحت شد از دستم!
ولی وافعا یک ساعت تموم بدنم یخ زده بووود! احساس میکردم قلبم نمیزنه! انقدر خودم رو فحش بارون کردم که خدا میدونه
آخه من نمیدونم این کودک درونم چرا بزرگ نمیشه! همش شیطنت میکنه!! اما وقتی اون چشمای مهربون و با نگاه های شکلاتیش میبینه دیگه آروم میشه!
آفای شکلات منو بخشید ولی لازم یود یه بار دیگه اینجا معذرت خواهی کنم ازش! دوستت دارم!
نظرات شما عزیزان: